• وبلاگ : جاده خاطره ها
  • يادداشت : كاش...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 29 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    سلام سوال خوبي بودوقتي به حافظه ام سرزدم تنها(اي كاشي )كه گفتم غزلي بودكه به مادرم هديه كردم

    كاش مي شديك غزل هم وزن چشمت مي سرودم

    يازچشمت روزني برآسمانهامي گشودم

    .......مابقي رااگرخواستيددرهفت اقليم بخوانيد.موفق باشيد2l9a

    سلام

    كاش آقا صاحب العصر بيايد...

    آپ هستم

    در پناه حضرت عشق

    سلام با به يه اب منفاوت دعوتت ميکنم حتما بيا............[بوسه]
    سلام سحر خانوم...کاش آهنگ وبلاگتو عوض مي کردي!دلمون گرفت!!!
    آپم بدو بيا
    + roshaa 

    كاش هيچ فاصله اي نبود

    ممنون كه خبريديم

    اما با چه اسمي لينكت كنم با جاده ي خاطره ها خوبه ؟

    كاش هيچكس به حال و روز من نمي افتاد

    ممنون كه سر زدي

    ببخشيد اين كاش داغونم كرد بعدا ميام مفصل نظرز ميزارم

    من فقط ميتونم بگم كاش خدا تو بهشت گندم رو خلق نميكرد ..تا تو مجبور بشي اين همه كاش بگي...
    همه ي كاش ها را خودت نوشتي ديگه چيزي براي من نزاشتي .دمت گرم .

    دروووووووووودسحرجان

    زندگي مثل يک گلدان خالي ست مثل هرگلدان خالي مي تواندهمچنان خالي بماند.

    کاش ازهمان راهي که آن شب مهرچشمت رفت

    يک صبح خيلي زودبرمي گشت پهلويم

    درضمن آپـــــــــــم ومنتظرحضورگرمت

    بدرووووووووود

    سلام

    موفق باشيد

    ياعلي سيدعلي

    يه كم اجازه بده فكرش كنم

    سلام...............................
    آپم ............................
    بدو بيا.................

    لينكت كردم تو هم منا لينك كن
    نظر يادت نره.....

     <      1   2