سفارش تبلیغ
صبا ویژن


جاده خاطره ها

خدا گریه ی مسافر رو ندید 


 دل نبست به هیچ کس و دل نبرید

 
آدم رو برای دوری از دیار 


 جاده رو برای غربت آفرید


جاده اسم منو فریاد می زنه 

 

 میگه امروز روز دل بریدنه

کوله باری که پر از خاطره هاس

روی شونه های لرزون منه 


 از تموم آدمای خوب و بد

 
 
از تموم قصه های خوب و بد

 
چی برام مونده به جز یه خاطره


نقش گنگی تو غبار پنجره


جاده آغوششو وا کرده برام 


 منتظر مونده که من باهاش بیام


قصه ی تلخ خداحافظی رو


می خونم با اینکه بسته هست لبام

 
پشت سر گذاشتن خاطره ها


همه ی عشق ها و دلبستگی ها


خیلی سخته ولی چاره ندارم


جاده


فریاد می زنه


بیا....

 

مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض می خورم....

عمریست لبخندهای لاغر خود را، در دل ذخیره می کنم

باشد برای روز مبادا !!!

وقتی تو نیستی، نه هست های ما چونانکه بایدند، نه بایدها...

هر روز بی تو روز مباداست...

دوستان همیشه همراه من! توی این بهار عاشق،

توی این رنگین کمان طبیعت،

زیر نم نم بارون و صدای خش خش برگها و بوی خاک بارون خورده....

 تا مدتی ازتون خداحافظی میکنم و تا بهار شکوفه ها همتونو به خدای بزرگ میسپارم...

تبصره: شاید شاید شاید با تاخیر فراوان بتونم گاهی بیام و کامنتای قشنگتونو جواب بدم... شاید...

به بزرگی و محبت و لطفتون ببخشید...

لحظات قشنگ دل شکستگی تون، به یادم باشید که خیلی محتاج دعاتونم...

به امید دیدار مجدد و مهمون دلهای مهربونتون شدن....

خداحافظ...


 


نوشتهشدهدرپنج شنبه 89/7/15ساعت 10:55 صبحتوسط*سحربانو*نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin






AvaCode.64