وبلاگ :
جاده خاطره ها
يادداشت :
دنياي شيشه اي . . .
نظرات :
8
خصوصي ،
25
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مه ليلا
مرد اگر بودم
نبودنــت را غروب هاي زمستان در قهوه خانه ي دوري سيگار مي کشيدم
. نبودنــت دود مي شد و مي نشست روي بخار شيشه هاي قهوه خانه . ...
بعد تکيه مي دادم به صندلي
چشمهايم را مي بستم و انگشتانم را دور استکان کمر باريک چاي داغ حلقه مي کردم
تا بيشتر از يادم بروي .
نامرد اگر بودم ،
نبودنـــت را تا حالا بايد فراموش کرده باشم .
مرد نيستم؛ اما نامرد هم نيستم !
زنم و نبودنـت پيرهنم شده است . . .
پاسخ
ممنوووووووووووون ليلا...عاشق اين جمله هاتم:* خيلي ميسي:))