خواستم يه روز از زندگي گله كنم،اما نزاشتي
خواستم از دنيا برم،اما نزاشتي
ولي حالا دارم ميرم،نيستي كه تنهام نزاري
دلم ميخواست با هم بريم
ديگه چيزي نمونده كه واسم مهم باشه
يواش يواش ميخوام از وبلاگ هم خداحافظي كنم
يه روز فكر ميكردم سرگرمم ميكنه و گذشتمو يواش يواش پاك ميكنم
ولي بدتر شد،بيشتر از قبل اذيت شدم
ممكنه دوباره برگردم يا برنگردم
مطالبت خيلي جالبه،توي اين مدت خيلي از وبلاگت استفاده كردم
به اميد يه روزي كه بتونم خودمو پيدا كنم
موفق باشي
باي