شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ [تلگرام] اهل همين کوچه‌ بن‌بست کناري که تو از پنجره‌اش پاي به قلب من ديوانه نهادي تو کجا؟ کوچه کجا؟ پنجره‌ي باز کجا؟ من کجا؟ عشق کجا؟ طاقت آغاز کجا؟ تو به لبخند و نگاهي من دلداده به آهي نشستيم تو در قلب و منِ خسته به چاهي گنه از کيست؟ از آن پنجره‌ي باز؟ از آن لحظه‌ي آغاز؟ از آن چشم ِ گنه کار؟ از آن لحظه‌ي ديدار؟ کاش مي شد گنه پنجره و لحظه و چشمت، همه بر دوش بگيرم جاي آن يک شب مهتاب تو را تنگ در آغوش بگيرم
فريدون مشيري...
2-مشکات
درود شعرتان آغاز و پايان خوبي داره . زيبا بود .
ممنون
*سحربانو*
رتبه 31
81 برگزیده
10037 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top