پيام
+
وقتي گفتي به اندازه ي تمام برگهاي درخت سيب خونمون دوستت دارم....، اونقدر خوشحال شدم که فراموش کردم زمستونه....!

*سحربانو*
90/3/29
*سحربانو*
باور کن که نيازي نيست
به ياد کسي که نيست ......
اولش ترسناک ، بعد دردناک ، و بعد آزاد و رها و شاد ...........
فراموش مي کنم!
*سحربانو*
:)) وا بهنوش خوبي؟:دي
*سحربانو*
من سحر ف نيستم..ايشون با من فرق ميكنن.وبلاگ من جاده خاطره هاست:))
*سحربانو*
آها سحر تويي؟:دي خب چرا اسمت رو اول جمله نوشتي؟ من فكر كردم داري مخاطب قرارم ميدي:))) اسمت رو آخر جمله ت بنويس:))))
*سحربانو*
آره سحرجون.اينجوري درست تره:)) غزل درخواست دادم:)
سيده نرگس موسوي
چقدر قشنگ
ميراب عطش
زياد سخت نگير دو ماه که از ماه اول زمستان بگذرد بهار مي آيد
*سحربانو*
:))