پيام

سحربانو
94/8/30

+ از رفـتـنـتــ... سـاعـتـي مـي گـذرد... و مـن.. شـبـيـه ِ کـوفـتـگـي ِ بـعـد ِ تـصـادفــ.. هـنـوز گـرمـم... مـعـلـوم نـيـسـتــ... تـا زخـمـي سـر بـاز نـکـرده... در بـزن.. بـگـو.. جـا مـانـده اي از اتـوبـوس... ...

عسل و سمفوني آغاز 95/7/25

کامران کامراني

تق تق، من جا موندم از هواپيما :)

گفت اتوبوس.... تق تق منم جاموندم از اتوبوس ميدوني که من عشقه اتوبوسم=)

تو که اوووه بله خبر دارم:دي

ديديد حالا مخاطب خاص من بودم B-) اقاي عقيل

:-)

سلام سحر .... بدقول نيستم خواهري، خونه داداشم از شنبه تا پنجشنبه روضه دارن... سينما ان شاالله بمونه برا هفته بعد@};- بيايي خوشحال ميشم

سلام عهه همين طبقه بالايي? قبول باشه:) اوکي هفته ديگه بريم

بله

منم ميام... فيلمش چيه؟ بريم شاهزاده روم

سلام عزيزم ميريم محمدرسول الله=)

بسي زيبا بود بانو سحر

@};-

@};- @};-

اخي وصف حال يکي از دوستاي من ! يکي از دوستانم براي ملحق شدن به همسرش ادامه ترم رو معاف از کلاس کرد و به شهرش برگشت! و حالا صميمي ترين دوستش خيلي براش دلتنگي ميکنه! و مدام زنگ ميزنه بهش و ازش ميخواد برگرده !!

واا:)

اخي... سحر تو زنگ نزني بمن.. بکشمت:D

هههههه بنظرم تو خطت رو خاموش کن