جاده خاطره ها
چه هیاهویی راه انداخته اند کلاغ ها... انگار که کسی میرود.. هه.. نمیدانند که تو... راستی تو که قصد رفتن نداری.. عزیز قصه های من... تو را هر روز در خاطرم مرور میکنم.. دستمالی برمیدارم و غبار رویت را پاک میکنم.. با شاخه ی یاسی آذینت میبندم... و با نگاهم میستایمت... و تو... هرروز در من پررنگ تر میشوی.. آنقدر که حس میکنم تماما توام و تو.... ترنم1 : به نگاهت محتاجم... خدا.... ترنم2 :أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ. ترنم3 : توی لحظات آسمونی دل شکستگی تون دعام کنید..
نوشتهشدهدرسه شنبه 93/2/2ساعت
5:8 عصرتوسط*سحربانو*نظرات ( ) |
Design By : Pars Skin |