جاده خاطره ها
هیچوقت بهت نگفتم.. حتی وقتی تو شادی و میخندی بغض میکنم... بهت نگفته بودم... با نگاهت میخندم ولی.... دلم غوغاست از شوق لبخندت.... نگفتم... سرشار عشق میشم از صدای شادیت... نگفته بودم... لحظاتی هست که تمام مقدسات رو شاهد میارم که.... خنده هات رو از من نگیرن... اینکه همیشه نگاهت سهم بـــانـــو باشه و لاغیر..... میدونی.... بهت نگفتم ولی... امروز که خسته و پریشون دیدمت تیکه ای از قلبم مُرد.... زنده نشد تا وقتی باز نگاهت پر از عشق شد و محبت..... بهت نگفته بودم ولی... کاش.... تو از نگاهم میخوندی عشقم رو... کاش فقط برای یکبار... همیشه دوستم داشته باش... همیشه.... عزیز قصه های من...
نوشتهشدهدریکشنبه 93/4/8ساعت
11:20 عصرتوسط*سحربانو*نظرات ( ) |
Design By : Pars Skin |