جاده خاطره ها
چـرا امـروز آسـمـان، خـیـابـان،خـانـه آرام اسـتـــ... نـکـنـد تـو در راهـی... آدمـهـا مـیـگـویـنـد از آلـودگـی هـواسـتــــ.. ولـی مـیـدانـم کـه.. تـنـگـی نـفـسـهـایـم.. ارتـبـاط دارد بـا درهـم رفـتـگـی ابـروهـایـتـــ.. و یـا تـری چـشـمـانـتـــ... بـخـنـد بـرایـم... دلـم تـنـگــــ اسـتـــــ... خاطرات دانشگاهم بروزه.اینجا بخونید. - لال شدم انگار...
نوشتهشدهدرپنج شنبه 93/10/4ساعت
3:43 عصرتوسط*سحربانو*نظرات ( ) |
Design By : Pars Skin |